درتاریخ 93/7/6خاطره گویی یادگار دفاع مقدس برادرشریفی که درمکان نماز خانه اداره بعدازنمازعصر برگزارگردید.
نام:علی محمد نام خانوادگی:شریفی میگی
مدرک تحصیلی :لیسانس مدیریت دولتی متولد:1345
شغل معلم
مدت حضور درجبهه: دوسال وبیست وپنج روز به صورت داوطلب در دوران سربازی
محل خدمت:لشکر19 فجر
درود وصلوات بر روح ملکوتی شهدا وامام راحل ووسلام ودرود بی کران بر رزمندگان وجانبازان وآزادگان سرافراز 8سال دفاع مقدس.
اینجانب علی محسن شریفی عضوی کوچک ازجامعه فرهنگیان اداره آموزش وپرورش شهرستان کوار می باشم 29 سال سابقه خدمت دارم حدودا24 ماه واندی درجبهه های حق علیه باطل بصورت داوطلب وسربازی حضور داشتم. درعملیات والفجر8 به عنوان سکاندارقایق شرکت نمودم ومدت حدوداسه ماهدر منطقه ی عملیاتی فاو حضور داشتم.
باتئجه به تقاضای بسیج فرهنگیان شهرستان درخصوص ارایه خاطرات دوران دفاع مقدس اطاعات امرنمودم ویک خاطره ازآن دوران فراموش نشدنی خدمت همکاران ارجمند وبخصوص جوانان ونوجوانان که جبهه را ازنزدیک درک ننموده اند ارئه می نمایم امید است مقبول درگاه الهی وخوانندگان عزیزقرارگیرد.
درسال1366ازطرف لشکر19فجر واحد عقیدتی وسیاسی به همراه تعدادی ازمربیان به منطقه جنگی شلمچه اعزام شدیم .مدتی به عنوان مربی قرآن واحکام درسنگرها وواحدهای مختلف مسئول آموزش روخوانی وروانخوانی قرآن واحکام بودیم-سنگربچه های تبلیغات وعقیدتی کنارهم بود.باتوجه به نیازرزمندگان به قران وکتب دینی و...کتابخانه ای با صندوق مهمات در داخل سنگردرست کرده بودیم تمام قرآن هاوکتب دیگر درآن جا داده بودیم. دشمن شبانه روزبا سلاح سنگین ازجمله توپ -خمپاره وانواع موشکهای کاتیوشا منطقه راگلوله باران میکرد.
ساعت 9شب بود دشمن شروع به گلوله باران منطقه کرد. ناگهان صدای مهیب به همراه ریختن خاک وچوبهای الوارروی سنگر ،داخل سنگر را تاریک کرد. بنده ودوستم غلامعلی رخشانی فراز زابل که در سنگر بودیم به کمک بچه های تبلیغات ازاز سنگربیرون آمدیم بحمدالله بامختصری مجروحیت خطر رفع شد- صبح جهت تخلیه سنگر به سراغ وسایل ازجمله اسلحه ها وکتابهای قرآن رفتیم درحال آماربرداری بودیم که ناگهان یکی از دوستان فریادزد بچه ها موشک منفجر نشده مواظب باشید ممکن حساس شده باشه -تصمیم گرفتیملااقل قرآنها رابیرون بیاوریم همانطورکه خاکهاکنارمیزدیم باکمال تعجب دیدیم قرآنها اطراف موشک ریخته شده است وعلت منفجرنشدن موشک همین قرآنهابوده است.وگرنه تکه بزرگمان گوشمان بود واین حادثه درسی عبرت آموزبرای ما رزمندگان شد وگروه گروه رزمندگان این معجزه قرآنی را از نزدیک مشاهده می کردند وخدا را شکر می کردندکه قرآنی با این عظمت وباحرمت داریم.
والسلام